کاتالانیزه کردن تبریز - بارسلونا پیشوای تراکتورسازی

دهم آبان 1398 و در جریانِ آخرین بازی از هفته نهم لیگ برتر فوتبال ایران در استادیوم یادگار تبریز، اتفاقات ناخوشایندی رخ داد که بهوضوح تلاش برای تجزیهطلبی و تهدیدی آشکار علیه امنیت ملی کشور تلقی میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج دانشجویی /دهم آبان 1398 و در جریانِ آخرین بازی از هفته نهم لیگ برتر فوتبال ایران در استادیوم یادگار تبریز، اتفاقات ناخوشایندی رخ داد که بهوضوح تلاش برای تجزیهطلبی و تهدیدی آشکار علیه امنیت ملی کشور تلقی میشود. ازهمینرو به جهت فوریت و اهمیت مسأله؛ این تهدید ملی در چند نکته واجد اهمیت و پردازش است:
1. ظرف یک دهۀ گذشته و مشخصاً از سال 2009 یعنی همزمان با روی کار آمدن احمد داوداغلو در ترکیه به عنوان تئوریسین حزب عدالت و توسعه، نه تنها تحولات در منطقه پیرامونیِ ایران (خاورمیانه) دستخوش تحولات عظیمی شد؛ که دامنۀ استراتژی داوداغلو-اردوغان و تحولات مرتبط با آن، به صورت نرم به داخل مرزهای کشور نیز سرایت نمود. شاهد مثال، بیپروایی بیشتر جمهوری آذربایجان در مصادرۀ شخصیتها و مشاهیر ایران در کنار ترویج نسبتهای ناروا به ایران و ایرانی در کتب درسی مدارس خود (بنگرید به مقاله حسین احمدی: *بررسی کتابهای درسی جمهوری آذربایجان، در فصلنامه مطالعات ملی*)، دامن زدنِ ترکیه به تعارضات هویتی و قومی با ایران در پرتو ساخت و تولید انواع سریالهای ضد ایرانی و برجسته کردنِ اختلافات ترکی – ایرانی به مثابه دوران عثمانی و صفوی همچون گرامیداشت سالگرد پیروزی در جنگ چالدران .. (توصیه مطالعه مقاله مسعود رضائی: *ماهیت رقابت و تعارض ایران و ترکیه در عراق و سوریه در پژوهشنامه علوم سیاسی*) و تقویت صدور جریانهای پانآذریسم از سوی جمهوری آذربایجان و پانترکیسم از طرف ترکیه به درون مسائل قومی آذری در شمال غرب ایران است. طرح شعارهایی چون مرگ بر فارس، مرگ بر شوینیسم پارسی، مرگ بر کُرد و استقلال آذربایجان از ایران و اتحاد و یکپارچگی آذریهای دو سوی ارس و یا حتی طرح تشکیل «آذربایجان مرزی» (با حمایت 67 نماینده مجلس)؛ از جمله مواردی است که طی چند سال اخیر به صورت آشکار، غالبِ هواداران این باشگاه مطرح میکنند – که متاسفانه دامنه آن نیز محدود به استادیوم یادگار امام تبریز نیست.
2. هدف چیست؟ هدفِ نهایی این روند، تبدیل تیم فوتبال تراکتورسازی به تیمی شبیه بارسلونای اسپانیا است که در چارچوبِ این فرایند و به مرور زمان، مناطق آذرینشین ایران بهویژه شهر تبریز نقشِ منطقه کاتالان را ایفا خواهد کرد و تبدیل به نماد جدایی، تجزیه و استقلال خواهد شد. از این منظر امضاء توافقنامه همکاری بین باشگاه تراکتورسازی تبریز و باشگاه بارسلونا اسپانیا (بنگرید به *ایسنا* ) اقدامی قابل تأمل بوده که فقط مسائل ورزشی و فوتبالی را منعکس نمیکند. بههمین دلیل است که وضعیت این باشگاه قدیمی فوتبال ایران که در سال 1349 تاسیس شده است از یک موضوع صرفاً ورزشی و فوتبالی فراتر رفته و تبدیل به محلی برای طرح درخواستها و مطالبات قومی، اجتماعی و سیاسی از سوی برخی جریانهای پانآذری و پان ترکیِ منطقه شده است.
3. تراکتورسازی تبریز زمانی میتواند به نماد هویتخواهی پانآذریسم و پانترکیسم تبدیل شود که تمام ساختار این باشگاه از مدیرعامل تا بازیکن و عوامل فنی، صد در صد آذری باشند و بازیکنان و مربیان خارجی نیز تا حد امکان از جمهوری آذربایجان و ترکیه تامین شوند. در این راستا، انتخاب «مصطفی دنیزلیِ» اهل ترکیه به عنوان سرمربی تراکتورسازی در جای خود جای تامل و تفکر دارد. همچنین لغو قرارداد دوسالۀ «آرزداد هارویان»، بازیکن تیم ملی ارمنستان (که دو سال قبل تنها پس از ٢٤ ساعت از عقد قرارداد صورت گرفت) در همین راستا باید مطمحنظر قرار گیرد. این در حالیست که تنها در فصل اول لیگ برتر ایران در سال ١٣٨٠، چهار بازیکن ارمنستانی به نامهای «گارنیک هوانسیان»، آدام هایراپتیان»، «آرمن ساهاکیان» و «آشوت دادامیان» در باشگاه تراکتورسازی تبریز فعالیت داشتند که البته در آن مقطع، هیچگونه مشکل حاشیهای و فضاسازی سیاسی، رسانهای و اجتماعی در مورد آنها مطرح نبود و این افراد همانند سایر بازیکنان شاغل در لیگ فوتبال ایران به فعالیت ورزشی خود ادامه میدادند. هدفِ مرحلهای و خاموش، حذف بازکنان ارمنی از ارمنستان در تراکتور سازی تبریز است که متاسفانه محقق شده است. در مراحل بعد ارامنه ایران (نظیر آندرنانیک تیموریان که چند فصل کاپیتان تراکتورسازی بود) و سپس حذف بازیکنان کرد و فارس میتواند صورت بگیرد.
4. شواهد حاکی از آن است که دو هفته قبل از بازی روز جمعه، تلاشهای زیادی از سوی برخی افراد صورت گرفته است تا بازی تراکتورسازی تبریز و استقلال تهران بهطور مستقیم از یکی از شبکههای تلویزیونی ترکیه پخش شود و لذا طرح شعارهایی در حمایت از ترکیه و افراشتهشدن پرچم ترکیه و انعکاس گسترده خبری حواشی این مسابقه در تلویزیونهای ترکیه نمیتواند اتفاقی و بدون برنامه باشد. افزون بر آن، این موضوع در رسانههای اسرائیلی هم طرفدارانی پیدا کرده است.
5. نمایش مطلبی با این عنوان که «چکسلُواکی یا یوگسلاوی؛ انتخاب با شما» (بنگرید به مشرق نیوز: *چرا باشگاه تراکتور از دشمنان ایران برائت نمیجوید؟*)
که بیانگر دو حالت مسالمتآمیز یا خشونتبار تجزیه یک کشور است، شعار جدیدی است که در چند سال گذشته نظیر آن مشاهده نشده است و نشان میدهد هدف پنهانِ این تماشاگران و طرح این شعارها فراتر از یک هوادار معمولی مسابقه یا رقابت فوتبالی است و در جایی به صورت هدفمند طراحی شده است.
6. طرح شعار جعلیِ خلیج عربی نیز در بازیهای تراکتورسازی بسیار شایان توجه است. این امر بهویژه در مسابقه تیم فوتیال تراکتورسازی با یک تیم اماراتی در چارچوب مسابقات باشگاههای آسیا در تبریز در دو سال قبل نمود بیشتری یافت که پلاکاردها و شعارهایی در حمایت از خلیج عربی! و «آذربایجان متعلق به ایران نیست»! مطرح شد. انتقال چنین پیامی از درون ایران به یک کشور عربی که مدعی جزایر سهگانه ایران در خلیج فارس است، بسیار معنادار است و در آن مقطع نیز متاسفانه موجب شد در سطح رسانههای عربیِ منطقه بازتاب گستردهای پیدا کند.
7. علیرغم حضور متعدد آذری زبانها در لایههای متعدد قدرت در سطوح سیاستگذاری و تصمیمگیری در کشور، ارادۀ ج.ا.ایران میبایست بدون ملاحظه و از اساس بر مسدودسازیِ آزادیِعملها و فضاسازیهای این دسته از جریانهای ضد امنیتی استوار شود؛ چرا که با در نظر گرفتنِ رویدادهای مشابه تاریخی و روششناسیِ این جریانها، هر نوع عقبنشینی و مماشات در این قضیه، موجب جسورتر شدن و پیشروی بیشتر آنها خواهد شد که بی گمان، نتایج ناگوار و مخربی را برای وحدت قومی و ملی در شمال غربی ایران بهویژه ارامنه شهر تبریز و کردهای آذربایجان غربی بههمراه خواهد داشت. بر کسی پوشیده نیست که ارامنه شهر تبریز بخش مهمی از هویت و ساختار اجتماعی، فرهنگی و تاریخیِ ایران و این شهر به شمار میروند. وجود محلههای قدیمی چون آرامیان، مارالان (مرالان) و بارونآواک (بارناوا)، وجود کلیسای مریم مقدس، کلیسای انجلیلی و کلیسای سرکیس مقدس و شخصیتهایی چون «ساموئل خاچیکیان»، به روشنی گویای جایگاه روشن و مشخص ارامنه تبریز است. کردهای آذربایجان غربی نیز بخش مهمی از هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این منطقه هستند. بههیچوجه نباید اجازه داد مسائل منطقه قفقاز از جمله درگیریهای ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ و یا حمله ترکیه به شمال سوریه، مسائل داخل کشور را متأثر سازد.
8. در این راستا، نصب پلاکاردی در باشگاه آرارات تهران در جریان سفر نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان به تهران در اسفند ماه 1397، تنظیم سفر پاشینیان به تهران در سالگرد فاجعه خوجالی، لغو قرارداد بازیکن ارمنستانی تراکتورسازی تبریز که «سردار آجرلو»، مدیر عامل وقت باشگاه هدف از آن را «اتحاد همه آذریهای شریف حول محور تراکتور و قهرمانى این تیم» عنوان نمود، در مجموع و کنار یکدیگر، اقداماتی است که با رویکرد متوازن سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز در تضاد است و آثار و نتایج بسیار منفی هم در داخل کشور بههمراه دارد. نباید فراموش کرد که از بین سه همسایه منطقه قفقاز یعنی ایران، روسیه و ترکیه، این تنها ایران است که با هر سه کشور ارمنستان، گرجستان و آذربایجان دارای روابط دیپلماتیک است؛ چرا که مناسبات ارمنستان و ترکیه از سال 1993 و روابط روسیه و گرجستان نیز از سال 2008 بهواسطۀ جنگ در آن سال تیره و در شرایط قطع رابطه قرار دارند.
لذا نزد مقامهای عالیرتبۀ کشور، موضوع باید بدون اتلاف وقت جدی تلقی شده، اقدامات هدایت شده در داخل و خارج کشور کشف، شناسایی و خنثی گردد و نهایتاً برای مقابله با تضعیف سیاست خارجی ج.ا.ایران در منطقه، هوشیاری در مناسبات سیاسی و فرهنگی با کشورهای آذربایجان و ترکیه به بالاترین درجۀ اهمیت ارتقاء یابد. بیشک جمهوری اسلامی ایران از قابلیت و ظرفیت نرمافزاریِ معکوس کردن این روند مخرب و تهدید امنیتی برخوردار بوده که البته در جای خود، امکان طرح و عملیاتی شدن آنها محفوظ است